سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  ما، در قرآن به کلمه‏هایى برخورد مى‏کنیم. این کلمه‏ها در زبان ما، در گفت‏وگوهاى روزمره‏ى ما هم جریان دارند و در نتیجه بحران شروع مى‏شود و گره‏هاى کور، سبز مى‏شوند، چون ما به برداشت‏هایى دست مى‏زنیم که از عادت‏هاى ما مایه مى‏گیرند.
ما به هر کس که ساده و جانماز آبکش بود، مؤمن مى‏گفتیم و به هر کس که از ما کنار مى‏کشید و لب به جام ما نمى‏زد، متقى مى‏گفتیم و هر کس که دست و دل باز مى‏شد، محسن مى‏گفتیم و هر کس که رام مى‏گردید، صابر مى‏گفتیم و هر کس که دهانش همراه تسبیحش باز و بسته مى‏شد، ذاکر و شاکر مى‏گفتیم. ما به اینگونه با مؤمن و متقى و محسن و صابر و شاکر و ذاکر و ... عادت کرده بودیم و اکنون که با قرآن و آن کلمه‏هاى دقیق و تیپ‏هاى مشخص برخورد مى‏کنیم، باز همان‏ها را مطرح مى‏کنیم و همان‏ها را مى‏فهمیم و یا بهتر بگویم نفهمیده با آنها بازى مى‏کنیم و بر آنها ستم مى‏نماییم. این ستم از آنجا شروع مى‏شود که ما بدون رسیدن به معنى و مقصود، به کلمه‏ها و لفظها رسیده‏ایم و با الفاظ خالى اُنس گرفته‏ایم و آنها را در برخوردها به رخ یکدیگر کشیده‏ایم.




ن : سیدمرتضی
ت : سه شنبه 90/3/31
نظرات ()