انسان، سرمایه‏هایى دارد. در فاصله تولد و مرگ بر روى این سرمایه‏ها تجارت‏هایى انجام مى‏دهد.
و این سرمایه را در بازارها و تیمچه‏هایى به جریان مى‏اندازد. ناچار باید بهترین بازار و بهترین خریدار را بشناسد و بهترین میدان سود آفرین را جولانگاه خود بسازد و از تجارت‏هاى خسارت‏بار بگریزد تا سرمایه‏هایش رشد کنند و توشه‏ى بى‏نهایتِ راهى را که در پیش دارد فراهم سازد.

 ما از استعدادهاى عظیم انسان مى‏یابیم که انسان بیشتر از این محدوده‏ى هفتاد ساله است. انسان براى این زندگى محدود به این همه استعداد نیاز نداشت، همان غرایز فردى و اجتماعى براى رفاه و نظم و عدالت زندگى هفتاد ساله، کافى بودند.
 ما از عظمت استعدادهاى انسان، ادامه‏ى او را مى‏یابیم و چون انسان از بى‏نهات سرمایه برخوردار است، پس بى‏نهایت ادامه خواهد داشت و براى این بى‏نهایت راه باید استعدادهایش را بارور کند و پاهاى نیرومندى پرورش دهد و مرکب‏هایى بسازد، همان طور که براى رسیدن به ماه، استعدادهایش را بارور کرد و مرکب‏هایى تهیه نمود و راه‏هایى را پشت سرگذاشت.




ن : سیدمرتضی
ت : یکشنبه 90/4/5
نظرات ()