اگر ما با حرکت فکرى همراه مىشدیم و در خود مىجوشیدیم و مطلبها و مفهومها را درک مىکردیم و آنگاه در به در، به دنبال کلمهها مىگشتیم، در آن لحظه که به یک کلمه مىرسیدیم، از آن بهره مىگرفتیم و همچون تشنههاى به آب رسیده، کلمهها را قطره قطره مىچشیدیم و جذب مىکردیم.
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بىرمق هستیم و به امتلاء ذهنى و پرخورى فکرى دچار شدهایم................
مؤمن براى انتخاب شکلهاى مبارزهاش، ملاکهایى دارد و نورهایى دارد. هدف او و شرایط او و دشمن او شکل مبارزهى او را مشخص مىکنند.
?- گاهى هدف ایجاد رعب است، گاهى کنار زدن یک فرد است و گاهى عالىتر، تا سطح شکوفا کردن استعدادهاى انسانى.
چون او به منابع انسانى بیش از منابع زیرزمینى مىاندیشد، به شکوفایى و بارورى آنها همت گماشته است. هر چقدر هدف حکومتى بالاتر بیاید، هر چقدر از امنیت و رفاه، از پاسدارى و پرستارى فراتر برود، ناچار شکل مبارزه پیچیدهتر مىشود.
?- همینطور دشمن و طرف مبارزه در شکل مبارزه اثر مىگذارد.
?-همانطور که شرایط و موقعیتها در شکل آن اثر دارند. مىبینیم که ابوذر فریادگر است اما نه در زمان ابوبکر و عمر، بلکه در زمان عثمان که خلق به خستگى رسیدهاند و به وازدگى دست دادهاند. و مىبینیم که ابوذر فریادگر است نه دیگران، که ابوذر زبانش تیز شده و حمایت گردیده است، چون آسمان بر راستگوتر از ابوذر سایه نینداخته.
صبر و سازندگى و رشد دادن و عمل صالح و رشد کردن، ادامهى ایمان هستند و دنبالهى عشق به حق. عاشق بىکار نیست، هر کس به حق رسید، به حق مىرساند. درخت زنده، شاخ و برگ و میوه دارد. به حرف آنهایى که مىگویند دلت پاک باشد فریب مخور، دلِ پاک، عملِ پاک مىسازد. درخت زنده بار مىآورد، مگر این طور نیست؟
و عاشق حق از یک سو عمل مىآورد و شاهکار مىآفریند و از یک سوى دیگر همراه و همکار، چون در راه، درگیرىهایى هست که به تنهایى نمىتوان با آنها روبرو شد.
و عاشق حق به اندازهى عشقش شکیبایى دارد و صبر استقامت. آنچه صبر و سازندگى و عمل را پایه مىگذارد، ایمان است و حب اللّه است، که: وَالَّذینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبَّاً للّه
در این شب جمعه به پایان رسید...
آنچه در این مطالب آمد قسمتهایی از کتاب رشد استاد بزرگوار علی صایی حائری بود و از این پس کتاب صراطش را پیش می گیریم بیاری او...
روحش شاد و یادش گرامی